جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

میگمــ خداحافظ

کهـ تو چشمــ تـَر کنی و بگـــی:

کجــآ؟ مگه دستــِ خودتهـ این اومدن و رفتن؟

کهـ سفت بغلمــ کنی و بــگی:


هیچ رفتــنی تو کار نیستــ

همین جـآ " به دلتـــ اشاره کنی" جاتهـ تا همیشه

آخرِ سرش محکمــ بگی: شیر فهم شد؟؟

و مَن، دل ضعفهـ بگیرم از این همه عاشقانهـ های ِ محکمت!!!

بعضی از آدمها به تو فکر می کنند


 بعضی از آنها به تو توجه می کنند


 بعضی ها عاشقت می شوند


 بعضی ها آرزو دارند هدیه شان را بپذیری


 بعضی ها فکر می کنند که تو برای آنها یک هدیه ای.


 بعضی ها دلتنگت می شوند


بعضی ها برای موفقیت هایت جشن می گیرند


 بعضی ها قدرتت را تحسین می کنند


 بعضی ها فقط می خواهند با تو حرف بزنند


بعضی ها تنها می خواهند دستت را بفشارند


بعضی ها می خواهند که تو همیشه شاد باشی


 بعضی ها می خواهند که همیشه سلامت باشی


 بعضی ها برایت آرزوی سعادت دارند


بعضی ها می خواهند فقط با تو باشند


بعضی ها حمایت تو را می خواهند


 و بعضی ها شانه هایت را برای گریه هایشان


و همه احتیاج دارند تا اینها را به تو بفهمانند


 اما هرگز از آرزوی کسی مگریز شاید این تنها چیزی باشد که آنها در زندگی دارند

اگه دیدے طرف مقابلت بآهآت رآه نــمیآد ؛

شڪ نڪن خسته است . . .

چوטּ دآره بآ یڪے دیگه چهآر نعل مـے تآزه...!

تو بخواب
من تمام شب های با تو بودن را باید بیدار باشم
هر شب هزاران بوسه نذرت کرده ام!
من میبوسمت ، خدا می شمارد
یک ،
دو ،
سه . . .

یک چیــــزهایی ؛

یک حس‌ هایی ،

یک آدم‌ هــایی !

یک وقت‌ هایی ....

یک‌ ثانیه‌ هایی ،

در زندگی گُــــم می‌کنی ،

و هیچ وقتِ دیگر هم پیدایشان نمی‌کنی !

هیچ وقتِ دیگـــــر ... !A