جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

می دونی ؟ از تموم دنیا یه نفر هست نمی خوام برام بمیره

می خوام برام زندگی کنه

روزهایی را که تو نیستی ، حیفم می آید زندگی کنم . . .

با خودم عهد کرده ام که دیگر به کسی دل نبندم ، خوب میدانم

نه کسی برایم “او” میشود نه من برای کسی “من”

روزگار با حواسم Angry Birds بازی میکند !

پرتش میکند سمت تو

چه تقدیر بدیست ، من اینجا بی تو میسوزم و تو آنجا با او میسازی !