جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

دم زندگی گرم ...

یه عمره داره بدون گارنتی ما رو سرویس میکنه . . .

ما از همان کودکی اسیر دست نویسندگان شدیم !


وگرنه کدام روباه پنیر میخورد ؟؟!

خدا را چه دیدی

شاید یک روز " درد " هم قیمت پیدا کرد

و ما ثروتمند شدیم

غمگینم...

مانند مرد هزار چهره

که می گفت:

"نمیدونم چرا تو زندگیم هی نمیشه!!!..."

من از تو هیچی نمیخواهم...

فقط...

فقط به آن لعنتی که عاشقانه دوستت دارد بگو...

حلالم کن اگر هنوز شب ها با یاد تو میخوابم