جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

من از تو
سبز می شوم
و تو از من
به هم که گره بخوریـــــم
بختمان باز می شود و
خوشبختی قسمتمان

نگران نباش
نمی شود دوستت نداشت
لجم هم که بگیرد از دستت
دفترچه ی خاطراتم
پر از فحش های عاشقانه میشود!!!…

یادت که می افتم ، از شوق دهان چشمانم آب می افتد !

من اگر بمیرم او شاید گریه کند

اما او اگر گریه کند من قطعا می‌میرم . . .

ﺣﺴﻮﺩﻡ

ﺣﺘﯽ ﺁﺭﺯﻭِ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻢ . . .