-
[ بدون عنوان ]
1393/04/13 18:19
من خود خدایی بودم تو را ساختم چون به تماشایت نشستم ویران شدم ...
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/22 14:36
شـهــریــور هـــم در حـــال ِ رفــتــن اســت … قــلــب مـَـــن امــا هـنــوز تــیــر ِ نـبـودـنـش را مــے کـشـد . . . یــا ضـامن آهـــــو مــی خــواهــــم شبـیـه بـی قــراری چـشـمـهـای آن آهـوی بـی پـنـاه نـگاهتــان کنم!! تـــ ـا پــنــاهـــم دهــــ ــی...
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/22 14:19
به همین غروب غم انگیز دلخوشم اگر بدانم تو هم یک جایی نشسته ای پشت پنجره و دلت برای من تنگ شده است +کاظم خوشخو دوستت داشتن دست من نیست تو میآیی... پا به پایت میآید منبع: پندار سپید
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/22 14:15
با خـودتان خـــوب تا کنید با خـودتان که خـوب تا نــکنید روزگار شـما را تا میکند می کند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی ؛ به یک مقصد نامعلوم ... خودت به جان خودت بیفت خودت خودت را بساز خودت مواظب خودت باش وگرنه دیگران ،به تو هر شکلی که دلشان بخواهد ، میدهند ... منبع: سپید پندار
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/22 14:13
استادی می فرمود : این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد این جمله یعنی خدا میگوید جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری :) منبع: سپید پندار
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/22 14:12
او را که رو به نور می رود دیگران تاریک می بینند ... منبع: سپید پندار
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/22 14:11
شـَــک نکن درست درلحظه آخـــــر دراوج توکــــل و درنــهایت تاریکــی نــوری نمایان می شود معجـــزه ای رخ می دهد " خد ا " از راه می رســـد ... + آرام باش ، توکل کن ، تفکر کن ، آستین ها را بالا بزن، آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است. امام علی (ع) منبع: سپید پندار
-
[ بدون عنوان ]
1393/02/13 23:10
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/12 01:16
به بعضیا باید گفت بیا بهت مدادو ورق بدم یکم خجالت بکشی
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/12 01:16
شما گرچه واژه محترمی ست ولی تو شدن لیاقت میخواهد !!
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/12 01:15
من... من از روزی به دنیا بی اعتماد شدم که دستم را کبریتی سوزاند که رویش نوشته بود: بی خطر.
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/09 03:16
مـیــدوم ســمــت کـلیـد بـرق خآمـــوش می کـــنم تــمـآم چــرآغ هــآ را پــرده هــآ را می کــشــم دلـــم مــی خــوآهــد در تــآریــکی تمــآشــآیتــ کنـــم ســآیـه صـــورت مــردآنـــه ات برآیــم زیــبــآسـت
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/09 02:41
دوبـاره دیدن ِ کسی کـه تمـام زندگیتـه خودش یه زندگی ِ دوبـاره است !
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/09 02:26
هر قدر هم که محکم باشی . . . یک لبخند . . . یک نگاه . . . یک عطر آشنا . . . یک صدا . . . یک یاد ... از درون داغونت می کند . . . هر قدر هم که محکم باشی. . . !!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/09 02:24
خیلی وقت ها مهمترین حرف میان دو نفر همانی است که هرگز به هم نمی گویند …
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/03 14:58
زندگی زیبا نیست.... انچه زیباست تویی یاد من باشد که روزی از این شهر برویم که کسی عطر تورا حس نکند و من هیچ نشوم تو که اغاز من و لحظه ی پایان منی
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/03 14:55
به چه میخندی ؟؟؟ به شکست دل من ؟؟ یا به پیروزی خویش ؟؟؟ به نگاهم چه مستانه تو را باور کرد .... یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد ؟؟؟ به دل ساده ی من میخندی ؟؟؟ که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست ؟؟؟؟ خنده دار است بخند ....
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/03 14:48
کی را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نمی داند نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت بگو از من به دلدارم که او را دوست می دارم...
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 22:26
چقــدر باید بگذرد؟؟ تا مـن در مـرور خـاطراتم وقتی از کنار تــو رد می شوم. تنـــم نلــرزد….. بغضــم نگیــرد…..
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 22:25
زندگی تورا بر من تقسیم کردند... افسوس که من خارج قسمت ماندمو... دیگری باقی مانده...!!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 18:47
وقتی از کسی که دوستش د اری خبری نیست خوشحال باش! چون حتما همه چیز رو به راهه که از یادش رفتی...
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 18:46
اساسا من زن هستمو تو مرد... اما نگران نباش! به کسی نخواهمــــــــ گفت که در پس مشکـــــــــلات و درد هایــــــــیکه توبرایم ساختی وتحمل کردم درپس نامــــــــــردی ونامهربــــــانی ای ک ه دیدمو دم نزدم ودرپس بی معرفتــــــــــی هایی که دیدمو معرفت به خرج دادم مــــــــــــــــن مــــــــــــــ...
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 18:41
بــــــرای دوبــــاره آمـــدنـــش دعـــا نکـــن ، شـــایـــد وقتـــی آمـــد ؛ هـــمـــانـــی نبـــاشـــد کـــه رفـــته بـــود ....!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 18:36
ڪاش هنــوز بچــہ بودیــمــ … لااقل شبهــا عروسڪ بغل میـڪرבیـــمـــ تا خوابمـاלּ ببرב ..! حـالـا گوشــے را … و یــڪ בنیــا انتظـــــار …
-
[ بدون عنوان ]
1393/01/02 18:28
فاجعه یعنی آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام که از تلاقی نگاهم با دیگری احساس خیانت می کنم! عشق یعنی همین!!
-
[ بدون عنوان ]
1392/12/04 19:52
ای که مارا در زمستان دیده ای با پشت خم این زمستان را نبین ماهم بهــــــــــــــــاری داشتیم
-
[ بدون عنوان ]
1392/12/04 19:52
ﺍﺣﻤﻖ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻧﯿﺴﺖ
-
[ بدون عنوان ]
1392/12/04 19:46
گفتی بازی برد و باخت دارد ولی زبانم بند آمد بگویم که من بازی نکردم من با تو زندگی کردم!
-
[ بدون عنوان ]
1392/12/04 19:45
ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت چون رمیدن های آهو ناز کردن های او دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت کهنه ای بودم برای دست های این و آن هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت
-
[ بدون عنوان ]
1392/11/29 19:55
هر چه مغرورتر باشی, تشنه ترند برای باتو بودن… و هرچه دست نیافتنی باشی, بیشتر به دنبالت می ایند… امان از روزی که غروری نداشته باشی… و بی ریا به انها محبت کنی, انوقت تورا هیچ نمی بینند… ساده از کنارت عبور می کنند