-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 23:10
جسارت می خواهد ... نزدیک شدن به افکار دختری که روزها ... مردانه با زندگی می جنگد ! اما .... شب ها بالشش از هق هق های دخترانه خیس است!!!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 22:57
دلمان که میگیرد... " تاوان " لحظه هایی ست که دل میبندیم خدای خوبم......... هرگز کسی را به آنچه قسمتش نیست عادت نده..
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 14:47
شـایـد ســالـهـا بــعـد .. در گـذره جــاده هــا .. بـی تـفــاوت از کــنـاره هــم بـگـذریـم .. و بـگویـیـم : ایـن \" غریبه \" چـقدر شـبیـه خاطراتم بود . . . !
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 14:44
بعضے ها رو باید از تو رویات ب?شے بیرون و..... بعد آروم در گوشش بگے : آخه تو چرا واقعے نیستے لامّصبـْ. . .
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 14:40
از تو هیچ نمی خواهم نه گل نه باران و نه حتی بهار گاهی مرا نیم نگاهی کافیست...!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 14:37
هیـچ وقـت مـَعنــےِ این جُملــﮧ ے معلم ، ڪـﮧ پآےِ تَختــﮧ سیــآه تــوضیـــح مـےﬤآﬤ را نَفـَهمـیـבَ Ґ ! " بـَعضـے تَغییرآت ، شیمیآیـے است " حآلآ ، پَس از گـُذشتِ سآل هآ ، خــפب ﬤَرک ڪـــَرﬤم مَنظــפرش رآ ؛ نـבیـבنت " خآڪِـسترم ڪـَرﬤ " !!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 14:34
غم انگیز است اگر تو را نخواهد؛ مسخره است اگر نفهمی؛ احمقانه است اگر اصرار کنی.
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/06 14:28
با من بمـــان ... آنها که رفتن شان را طـــاقت آوردم ... تـــو نبودند.
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:37
وای از نیمه شبی کـه بیـدار شـوم تـو را بـخواهـم و خـودم را در آغـوش دیـگری بیـابم
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:37
حَســــــرَتــ ـــــ یعنے رو بـﮧ رویــــَــــمـ نِشَستـﮧ اے وَ باز خیســـــےِ چِشمـــانــَـمـ را آن دَستمآلِ خُشکــِ بے اِحسآس پاکــ کُنــَـــد حَســــــرَتــ ـــــ یَعنے شآنـﮧ هایَتــ دوش بـﮧ دوشـَــــــمـ باشَد اَما نَتوانــَــم اَز دِلتَنگے بـﮧ آن پَناه بِبـــــــرَمـ حَســــــرَتــ ـــــ یَعنے تــــ ــــو کـﮧ در...
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:34
مے ﬤونے بَد تَرینـــ شِڪلِــِ בلتَنگے بَرآے عِشقِتــ ـ ♥ ــــ چیـہ؟؟ اینـــِ ڪہ ڪنآرِشــ بآشے و بِد ونے هیچـــ وَقتـــ بِهشـــ نِمے رِسے
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:28
وقتی یه آدم میــــــــگه ، هیچ کس منو دوســــــــت نداره منظورش از هیچ کــــس ، یک نفــــــــر بیشتر نیست… همون یه نفری که برای اون همه کســــــــه…
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:14
هیــچ چیز دلنشین تر از این نیست که: مدام نامت را صدا بزنم... با یک علامت سؤال"؟" و "تـــو" با حوصله جواب بدهی... جـــــان دلـــــم!؟
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:07
" تو " چه دو حرفی وسوسه انگیزی !
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:06
از عشق است... وگرنه من هیچ وقت این همه قانع و تسلیم نبوده ام !
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:05
چند روزیست دارم دعا می کنم " خــــــدا " شوم ! برای تصاحب تمام تو ...
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:04
وقتی تمام راه را آمدم وقتی تا تو هیچ نمانده بود چقدر دیر یادش آمد خدا که ما قسمت هم نبودیم!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:04
من کفر نمی گویم فقط می ترسم ! تو باشی نمی ترسی؟ وقتی اجابت هیچ دعایی را به چشمانت نبینی ؟!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:02
هیچکس به چشمانت و معصومیت نگاهت ننگریست ! نگاه همه خیره ماند بر آنچه از دیدگان پنهان کرده ایی... آری مردم ما چنین اند نازنین...
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 20:00
من تمام اندیشه ام نرمی انگشتان توست... هنگامی بر پهلوهایم کشیده می شوند!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:58
کسی در من به نماز آیات می ایستد . وقتی ترس نبودنت یکباره در دلم سرازیر می شود!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:57
کاش می دانستی که آدمها هرچقدر بزرگتر میشوند دلشان بیشتر بغل میخواهد، حتی بیشتر از وقتی که کودک بودند!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:56
دلم سَرک کشیدن های یواشکی می خواهد ! میان یقه ی پیراهنِ تو ...
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:55
کلمه هایی که با یاد تو می آیند از جنس مغول اند می آیند ... آتش می زنند... می سوزانند... و می روند !
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:54
من برای معلمت نامه ای خواهم نوشت... و به او خواهم گفت : از مشق های زیادش که انگشت های کوچکت را خسته می کند بیذارم!
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:51
تمام مزرعه "کافــــــــر" صدایش میزدند ! گل آفتابگردان کوچکی را که عاشق باران شده بود ...
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:51
وقتی لبخند زدی در گودی گونه ات افتادم دست و پای عقلم شکست! و من تا همیشه عاشق شدمa
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 19:50
کوتاهترین شب ها بی تو نمی گذشت ... رحمی کن که امشب یلــــــــداست !
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 11:53
وقـتــی بـهـ نبودنت فـکـر مـیـکـنـمـــ ... بی اخـتـیـآر لـبـخـنـد مـیـزنـمــ نـمـیـدآنــی کـهـ ایـن لـبخـنـد ؛ تـلـخ تـریـن لـحـظـهـ ـی زنـدگــی امــ رآ بـهـ تـصـویـر مـیـکـشـد...
-
[ بدون عنوان ]
1391/11/05 11:29
تمام دردها فراموشم می شود وقتی چشمان تو در مقابل خیالم، قَد عَلَم می کنند . . .!!!