جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم


مرگ انسان زمانی است که :


نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد ...


و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن ...

چه انتظار عجیبی نشسته در دل ما،


همیشه منتظریم و کسی نمی آید...



تلخی این روزهایم را ببخشید…


دیگر قندی در دلم آب نمیشود…


می گویند فردا بهتر خواهد شد...


مگر امروز فردای دیروز نیست ؟؟!!

تڪیـﮧ گـآهَمـ بآش !

میخـوآهَمـ سَنگـینی نِگـآهـ ایـن مَرבمِـ حَسـوב شَهـر رـآ

تـو هـَمـ حـِسـ کنـی ...

ایـن مَرבمـ نمیتَـوآننـَב ببیننَـב

בستـ هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزهـ بِہمـ می آینـב ...!!!