جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

افکار عاشقانـــه ام را جمع کــه مـیکنم

دسته گلی می شود شبیه تـــو برای تــو ...

ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺯﻧﺒﯿﻠﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﻌﺠﺰﻩ ...!

ﯾﺎﺩﻡ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ، ﺩﺭ ﺍﻭّﻟﯿﻦ ﺳﻮﺯِ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﻟﻨﮕﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩ ! :((

تکیه گاه2

بخاطر داشته باش که تنها تو نیستی که حقیقت را می جویی ،حقیقت نیز در جستجوی توست.

بارها و بارها دست حقیقت بسیار به تو نزدیک شده است.چنان نزدیک که شانه ات

 را لمس کرده است،ولی تو شانه خالی کرده و گریخته ای.( گاندی