من در آستان چشمان تو
دلم را و تمام دلم را باختم
بی آن که بدانی و چه حقیرانه و مبهوت
به چشمانت خیره شدم که شاید...
راز نگاه گنگم را بفهمی
اما افسوس......
حالا که گاه گاهی
فرسنگها از من دورمی شوی
چه ملتمسانه
مردنم را ارزو میکنم
گاهی فکر میکنم......
کار تو سخت تر از منه
من یه دنیا دوستت دارم
وتو زیر بار این همه عشق
قد خم نمی کنی.......؟؟؟؟
خدا قوت نفسم...........