جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

نه اسمش عشق است؛ نه علاقه؛ نه حتی عـادت؛ حماقت محض است ! دلتنگِ کـسی باشی؛ که دلش با تـو نیست !!!

قصـه ے ِ شیدایے  ِ من از همـان لحظـه ایے شـروع شـد

کـ آغوشتـ گــرمـ بودُ خواستنـے

و سـر ِ من بـ ِ هواے  ِ داشتنتـ ، عجیبـ سنگینے مے کـــرد

مے خواهمـ بـ ِ دروغ همـ کـ ِ شـده

بـاور نکنمـ روزے را کـ ِ دیگـر ، نیستـے !

تنـــهایی
چیــزهــای زیــادی
بـــه انســـان مــی‌آمـــوزد

امــا تــــو نـــرو
بگــــذار مـــــن نـــــادان بمـــانـــم ...

یوسف مے دانست تمام ِ در ها بستہ هستند
✔ اما بخاطر خدا
حتے بہ سوے در هاے بستہ دوید
و تمام ِ در هاے بستہ برایش باز شد ...
◄ اگر تمام ِ در هاے دنیا هم بہ رویم بستہ شوند
دنبال ِ در هاے بستہ میدوم
₪✩ چون خداے من و یوسف یکے ست .. ✩₪
--
+ [ سوره ی فاطر - آیه 2 ]
هر دَر ے را کہ خدا بہ روے مردم بگشاید،
کسے نمےتواند جلو آن را بگیرد؛
و هر دَر ے را ببندد ، کسے غیر از او قادر بہ باز کردن آن نیست؛

حرفت که میشود با خنده میگویم یادش بخیر فراموشش کردم

اما نمیدانند هنوزم هم وقتی کسی اشتباه تماس میگیرد

سست میشوم که خدا کند تو باشی.........