جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

می گویند فردا بهتر خواهد شد...


مگر امروز فردای دیروز نیست ؟؟!!

تڪیـﮧ گـآهَمـ بآش !

میخـوآهَمـ سَنگـینی نِگـآهـ ایـن مَرבمِـ حَسـوב شَهـر رـآ

تـو هـَمـ حـِسـ کنـی ...

ایـن مَرבمـ نمیتَـوآننـَב ببیننَـב

בستـ هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزهـ بِہمـ می آینـב ...!!!


خدایا


تو این سکانس من خیلی تنهام

میشه هم بازیم بشی؟؟

گاهــــــــی دلـــــــم می خواهــــــــد
یــــــک گوشـــــــه بنشینــــــم
پشتـــــــــم را بکنــــــــم به دنیــــــــا
پــــــاهـــــایم را بغــــــل کنـــــــم وبلنــــــدبلنــــــد بگویــــــــم؛
مـــــن دیـــــگر بازی نمیکنــــــم...!

تســبـیح میشوم زیر انگشــتانت...دانــه دانــه میـرانـی ام تا خـودت را بالا ببــری..