-
به سلامتی
1391/08/16 18:36
به سلامتی اونایی که دوسشون داریم و نمیفهمن !
-
خدا را دیده ای آیا ؟...
1391/08/16 14:01
خدارا دیده ای آیا... تو آیا دیده ای وقتی خطائی می کنی اما، ته قلبت پشیمانی و می خواهی از آن راهی که رفتی ، باز گردی نمی دانی که در را بسته او یا نه؟ یکی با اولین کوبه، به در ، آهسته می گوید: بیا ای رفته، صد بار آمده ، باز آ که من در را نبستم، منتظر بودم که بر گردی و هنگامی که می فهمی دگر تنهای تنهایی رفیقی، همدمی ،...
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:59
تَـ ل ـخ میگُــذر تَـ ل ـخ میگُــذرב ! ב ! ایـטּ روزـهــآ رآ میگـــویَــم ... کـﮧ قَـرآر اَستـــ اَز تــُــو.. کـﮧ آرآم ِ جـآלּ لَـפـظـﮧ ـهـآیـَم بـوבﮮ بَـرآﮮ ِ בلَ ـم یکــ اِنـωــآטּ مَعمـولـی بـωــآزمـ
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:56
בـرفــــِـ تـــפּ کـہ میشـــــפּב... مـــטּ چقـــــבر ناشیانـہ اבعــــاے بے تفاوتــے میکنمــ...!
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:55
چــه کســے برای ِ عـِشق بــآزے ِ مـــن… شعر ِ اَتل مَتــل خوانـــد؟ که پآیتـــ رآ بــه رآحتــے از زندگیم وَرچـیــدے…
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:54
+سَـــــخـ ـت اســـت میــــآن هــ ـق هـــق شَبــــــآنـ ـه ات نَــــفَـــس کَــــم بیـ ـآوَرے وَ او بــــ ه عشــق جَدیــــدش بگـــــویَد نَـــــــفَـــــــس
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:52
פֿ ـ ב ایا ב قیقا ב ارے با زنـ ב گے مَـ טּ چیڪـار میڪـنے؟ بگو شایـ ב بتونم ڪـمڪـت ڪـنم
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:45
من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم .. یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم ببینم یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه .. و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم ...!!!!
-
می دانی ... !؟
1391/08/16 13:44
می دانی ... !؟ به رویت نیاوردم ... ! از همان زمانی که جای " تو " به " من " گفتی : " شما " فهمیدم پای " او " در میان است ...
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:44
اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند ...
-
خدایا
1391/08/16 13:43
دلم آغوش میخواهد که نه زن باشد و نه مرد خدایا زمین نمی آیی ...
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:41
خــــבایا همـﮧ از تــو مے خواهنــב بـــבهے امــا مــטּ از تـــو مے خواهمـــ بگیــرے خـــُــבایــا ایــטּ همـــﮧ حس בلتـَنگے را از مـטּ بگیـــر
-
سخــــت تریـن کار دنـیا
1391/08/16 13:40
سخــــت تریـن کار دنـیا بی محــلی کـردن به کســیه که با تمـــام وجـــود دوســش داری .....!!!!
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:39
نه نمیدانی … هیچکس نمیداند … ! پشت این چهره ی آرام در دلم چه میگذرد …! نمیدانی …! کسی نمیداند …..! این آرامش ظاهر و این دل ناآرام …! چقدر خسته ام میکند …
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:39
کلافه کرده ای مرا چرا نگاهت از نوشته های من قشنگتر است !؟
-
مــــعــجــزه
1391/08/16 13:38
مــــعــجــزه یـعنی اینـــکـه" تــــــــــــــــــــــو "در خیالــــــــت گـاهی بــه "مـن" فــکــر مـی کنی . . .
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:38
سقفـ آسمآنـ دلمـ ترکـ برداشتهـ قدریـ آرامـ تر قدمـ بردار سقفـ بهـ جهنمـ می ترسمـ پایــ تو را بخراشـد
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:37
قوی ترین "مرد" دنیا هم که باشی محتاجی ! محتاج لبخندهای عاشقانه یک " زن ".... که ببارد بروی کویر زخم هایت ، و این تنها التیام است ...
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:37
بعضــی هــا را بــایــد از دور دوســت داشــت... نزدیکشــان کــه بشــوی،مـی فهمـــی چـــه میگویـــــم
-
خــــدایـــــا!!!!!
1391/08/16 13:36
خــــدایـــــا!!!!! خیلی ها دلمو شکستن شب بیا با هم بریم سراغشون من نشونت میدم تو ببخششون
-
قبل از اینکه عاشقم شوی...
1391/08/16 13:35
قبل از اینکه عاشقم شوی... مرا خوب خوب نگاه کن، مبادا چیزی از قلم بیفتد که بعد ها به چشمت بیاید !
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:34
بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی ، که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای…
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:32
تـــو که می خندی گوشه های لبت به بهشت می رساند مرا و ترانه قلبت دنیا را به لبخندی آغشته می کند که یک لحظه به دنیا می آید…
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:29
چشمان تو... جاسوسی بی پرواست تو را در من حکایت می کند...
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:27
یه منبع آرامش میخوام... یه شونه... یه کوه دلخوشی... یه " تـــــــــــــــــو "
-
[ بدون عنوان ]
1391/08/16 13:27
ای که خود سایه ی بالای سرم می باشی مـایـه ی بـرکـت چـشمـان تـرم مـی بـاشی کـمـکم کن کـه دوبـاره بـه تـو مـحتـاج شدم بـاز در مـعـرکــه ی چـشـم تـو تـاراج شـدم چند وقت است مرا عاشق خود ساخته ای آتـش عـشـق بـه ایـن غـمـکـده انداخته ای چند سالست که از چشم تو محروم شدم بـاز قـربـانـی ایـن سـنـت مـرسوم شـدم مـن بـه چـشمان...
-
گفتی
1391/08/15 18:52
گفتی که ما به درد هم نمی خوریم!.. اما هرگز نفهمیدی... من تو را برای دردهایم نمی خواستم...
-
این جمله رو داشته باش..
1391/08/15 18:49
دلـــم تنگــ شــده بـــرای تو و دســـتی که حلقـــهـ میکنــــی دورم ُ و همـــهـ چـــیزهای بعــدش ...
-
همین ...
1391/08/15 18:48
تو عروسکی بودی در آغوش خدا نمیدانم از کدام سمت آسمان در دامن من افتادی خدا تمام زورش را هم بزند نمی تواند دیگر تو را از من بگیرد همین ...
-
خدایا
1391/08/15 18:44
خدایا به تو سپردمش نگهدارش باش؛ اما ازت می خوام, یه روز یه جای زندگیش, بدجوری یادِ من بندازیش ...!!!