-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:59
هر پنجره ای زیباست اگر تو میان قاب آن طلوع کنی... "کاوه گوهرین"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:59
آری ...! تو آن که دل میطلبد ، آنی! "اخوان ثالث"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:56
چه مهارتی داری! برای بی تاب کردن این دل؟ افسون لازم نیست.... بی خبری کافیست. "آرام اصفهانی"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:55
پیراهنت در باد تکان میخورد..! این تنها پرچمی است که دوستش دارم. "شهاب مقربین"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:54
سپیدی مو هایم را سَر سری نگیــر ! اینجــا خیلـی وقت است که بـرف نبــاریده !!! میــلاد تهــرانی
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:47
بــی شــــکـــــ . . . جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق جهـــانی بـــرای تـــــو. . . حسیــــن پنــــاهی
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:46
چه موهبت بزرگیست دوست داشتن،وقتی بر پیشخوان قلبت میـنشیند...
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:46
مانده ام خیره به راه!! نه مرا پای گریز ... نه مرا تابـــــــــــ نگاه! "فریدون مشیری"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:44
بُگذار آنچه از دَست رَفتنیست از دَست برود ... مَن آنچه را میخواهم که به رَنگ اِلتماس آلوده نباشد....! احمد شاملو
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:43
پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم.. وقتی قفس، چشم های تو باشد...! "رضا کاظمی"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:43
سازت را با بهار کوک کن مرا با چشمهات (رضا کاظمی)
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:42
رفته ای و من هر روز به موریانه هایی فکر میکنم که آهسته و آرام گوشه های خیال ام را می جوند تا بی "خیال" نشده ام برگرد! "رضا کاظمی"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:42
باید با تو زندگی کنم حتی شده در چشم هات
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:41
گمان مبرید که زمان عشق در دست شماست بلکه این عشق است که هرگونه شمارا شایسته حرکت ببیند هدایت میکند . "جبران"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:40
هنگامی که عشق اشارتی کرد،از پی اش بروید، هر چند راهش سخت و نا هموار باشد. هنگامی که بال هایش شما را در بر گیرد،تسلیمش شوید، گرچه ممکن است تیغ نهفته در میان پرهایش مجرومحتان کند. وقتی باشما سخن می گوید باورش کنید، گرچه ممکن است صدایش رویاهایتان را پراکنده سازد،همان گونه که باد شمال باغ را بی بر میکند. زیرا عشق همان...
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:39
خطاست اگر بیندیشیم عشق حاصل مصاحبت دراز مدت و با هم بودنی مجدانه است. عشق ثمره ی خویشاوندی روحی است و اگر این خویشاوندی در لحظه ای تحقق نیابد در طول سالیان و حتی نسل ها نیز تحقق نخواهد یافت. "جبران خلیل جبران"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:39
امروز به پایان میرسد از فردا برایم چیزی نگو ! من نمیگویم : ” فردا روز ِ دیگریست ” فقط میگویم: ” تو روز ِ دیگری هستی … ” تو “فردایی ” همان که باید به خاطرش زنده بمانم … "جبران خلیل جبران"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:39
حالا اشک هایم شبیه تو شده اند ! گریه که می کنم ... نمی آیند ...!
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:35
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 20:34
ای که تو آن من دیگرمی ای تو که آن توی دیگرتم زاد سفر برگیر و قدم در راه نِه که من در پایان راه بی صبرانه منتظر رسیدن توأم "دکتر علی شریعتی"
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/22 00:45
دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد،آدمی را همواره در پی گم شده اش،ملتهبانه به هر سو می کشاند
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/19 00:04
آرامش پیدا می کنم میان دوستت دارم هایی که از چشمانت به سمت قلبم سرازیر می شود...
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/18 23:54
توکل یعنی اجازه دادن به خداوند که خودش تصمیم بگیرد! تو فقط بخواه و آرزو کن اما پیشاپیش شاد باش! و ایمان داشته باش که رویاهایت هم چون بارانی در حال فرو ریختنند! پیشاپیش شاد باش و شکر گذار چرا که خداوند نه به قدر رویاها بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/18 23:41
آهای لیلی... بیا جامونو با هم عوض کنیم!! دلم لک زده برای اینک ه یکی عاشقم باشه..
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/18 23:41
وقتی خیلی دیره که تازه میفهمی اونیکه از همه ساکت تر بود،بیشتر از همه دوستت داشت !! ولی تو حواست به شیرین زبونی های یه عشق دروغین بود..
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/18 23:34
یوسف میدانست تمام درها بسته هستند اما بخاطرخدا و به امید او حتی به سوی درهای بسته دوید وتمام درهای بسته برایش باز شدند اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند به دنبال درهای بسته بدو چون خدای تو و یوسف یکیست
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/18 23:10
خوشبختی همان لحظه ایست که احساس می کنی خدا کنارت نشسته و تو به احترامش از گناه فاصله میگیری
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/13 01:42
نگذار دیگران نام تو را بدانند همین زلال چشمانت برای پچ پچ هزار ساله آنان کافیست
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/13 01:42
چشمان تو چیزی دارد که مرا وادار به نوشتن می کند
-
[ بدون عنوان ]
1391/12/11 22:58
خدای من، از آنچه برای من خواسته ای صرفنظر نکن تا شکلی را که میخواهی، به خود بگیرم. به هر روشی که میپسندی ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده؛ اما هرگز، هرگز مرا به کوه زبالههای فولادهای بی فایده پرتاب نکن».