-
[ بدون عنوان ]
1392/05/16 14:49
هر شب از پشت صفحه ی کوچک مبایلم در اغوش میگیرمت و نمیدانی چه ارامش دارد این اغوش خیالی
-
[ بدون عنوان ]
1392/05/16 14:48
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم.... تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم.... تو را وفادار دیدم و هرجا که رفتم,بازگشتم... تو را گرم دیدم ودر سردترین لحظات به سراغت آمدم.... تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟!؟!؟
-
[ بدون عنوان ]
1392/05/16 14:29
روزی حسرت خواهی خورد روزی که خواهی فهمید جز من هیچکس اینگونه مجنون وار لیلایت نمی شود یادت بماند بدترین ها را کسانی دارند که قبلا به بهترین ها راضی نبودند.
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 15:05
اشتباهم این بود: با دیدن اولین "دل " حکم کردم.
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 15:04
عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مرכآنگیتـــ פֿـכشـہ כـار نَشـوכ ! اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے ! مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ ! اَمـآ نمــیـכانـے ! نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ ! و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـ
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:59
لبخندتو تمام تعادل شهررا به هم میریزد .. تو بخند ، من شهر رادوباره میسازم
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:56
دنیـ ــای عجیــ ـبی اسـ ــت ؛ تـــــ ــــو ، همـ ــه چیــ ـز مـ ـن باشــ ـی
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:51
عاشق مردی شده ام... که بوی مردانگیش... غرور زنانه ام را دیوانه میکند!!!!
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:51
خدایا سپردمش به خودت محافظش باش
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:50
عشـق یعنـﮯ : وقتـﮯ ازت پرسیدن چـﮧ نسبتـﮯ باهاش دارﮮ ؟ سـرت رو بالا بگیرﮮ و شجاعانـﮧ بگـﮯ " عشقمه " میفهمـﮯ ؟
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:50
وقتی عاشقش شدم که دیدم هیچوقت دلمو نشکست هیچوقت بهم نه نگفت همیشه در جواب بچه بازیهام خندید و گفت: عاشق همین کاراتم...
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:01
همیشه برایم ســـوال است : اگر قرار بود روزی او را نبینـــــم ...... چرا خدا خواست که دوســـتش داشته باشم ؟
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:00
مانند هیزم های شومینه می سوزم و پایان ندارم..... درد یعنی این......!!!!
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 14:00
تو هم تلخ بودى تلخ!درست مثل.... قطره هاى فلج اطفالى که درکودکى به خوردم میدادند! غافل از اینکه این بار تلخى تو دلم را فلج کرد…
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/29 13:50
بـــــــــــــی منطــق ترین عضو بـد نـــــــم چشمهـــــــــایم اند....... مــــی بیننـــــد که دیــــگر دوستـــــم نـداری امــــا هنـــوز تشنــه دیدنت هستند . . ...
-
[ بدون عنوان ]
1392/04/21 16:24
دنیای من میخواستم بزرگ بشم درس بخونم مهندس بشم خاکمو آباد کنم زن بگیرم مادر و پدرمو ببرم کربلا دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک ,تو راه مدرسه باهم حرف بزنیم خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم خوب نشد باید میرفتم از مادرم, پدرم ,خاکم , ناموسم ,دخترم , دفاع کنم رفتم که دروغ نباشه احترام کم نشه همدیگرو درک کنیم ریا از بین بره دیگه...
-
یه وقتایی
1392/04/21 16:11
یه وقتایی یه کسایی میان تو زندگیت .. که وقتی به پشت سرت نگاه می کنی.. تعجب می کنی که چجوری..!! تا قبل از اومدن اونا زندگی می کردی..!
-
♥مجــــــــــوز نمی دهند♥
1392/04/21 16:11
مـے گوینـב : ♥ شعرهایـﭞ حـــــرام اسـﭞ ..! هر ڪــس مے خوانـב ♥ م.سـ.ﭞ مے شوב ..! ♥ مــــــטּ فــــــقط از چشـــــماטּ ♥ تـــــــــــــو مـے نویـωــــґ .. :-* ♥
-
مال ؟
1392/04/21 16:09
تا حالا شده خیلی دلتنگ صداﮮ یہ نفر باشی اما ... چوטּ نمیتونی بهش زنگ بزنی .. با یہ شمارهٔ ناشناس باهاش تماس بگیرﮮ ڪہ ....... فقط " الو" گفتنش رو بشنوﮮ ؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
1392/03/22 16:45
اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست چندان که شد نگه به نگه آشنا، بس است
-
[ بدون عنوان ]
1392/03/17 19:29
آدم هــــــ ـا... فـ ـرامـ ـوش نــ ـمـیکــــنـنـ ـد ... !! فقـ ـط ... دیـــگـ ـر ســــــــــــــــــ ـاکتـــــ مـ ـی شـ ـونـــ ـد ... هــ ـمـیـ ـن ....!
-
[ بدون عنوان ]
1392/03/17 19:17
وقتی که نیستی دیوانه می شوم تنها وبی تو در این حوالی جای تو خالی ... رودر روی درگاه خانه ات دوست دارم درخت شوم شاید روزی که پیر شدی از یک شاخه ام عصایی بسازی. همبازی قدیم! چشم نگذار... آنقدر دورم که با شمردن همه اعداد هم پیدایم نمیکنی! این روزها بی تو دلم سرد است دلتنگم از دنیا و دلگیرم باور بکن بی عشق میمیرم سالی...
-
[ بدون عنوان ]
1392/03/17 19:14
شیرینم تقصیر تو نیست ... حتما اشتباه از متصدی آرزو ها بوده که تو نصیب دیگری شدی
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/26 23:03
تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدهی… ؟! لبخند بزنی… بی تفاوت باشی…؟ شده دلتنگی بپیچد به دلت،راه نفست راببندد،خفه ات کند… هی دستت برود سمت گوشی… برش داری… نگاهش کنی… پرتش کنی….. برش داری… نگاهش کنی… پرتش کنی…؟ شده یک آهنگ برایت شود روحِ یک لحظه… بشود خاطره… و هر چه تکرار شود دیوانه ترت کند…؟ شده بروی همان خیابانی که...
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/06 00:47
قدیم ندیما گفتن : برای کسی بمیر که برات تب کنه ! قدیمیا چه پر توقع بودن ! من برات میمیرم ، خدا نکنه تو تب کنی . . . چــقــدر مــتــفــاوتـــنــد آدمــهــا . . . عــشــق بــرایی یــکــی دلــگــرمــی . . . و بــرای دیــگــری ســرگــرمــی . . . . . . بیائید تا هستیم همدیگر را لمس کنیم، سنگ قبر احساس ندارد . . . . . ....
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/06 00:47
عاشقی یعنی بعد از دو ساعت اس ام اس بازی با عشقت شب که دلتنگش میشی دوباره میشینی همون اس ام اسای تکراری رو میخونی
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/06 00:47
ادعای بی تفاوتی سخت است! آن هم نسبت به کسی که زیباترین حس دنیا را، با او تجربه کردی….!
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/06 00:46
اگه یه زن تو رو اونقدر دوس داشته باشه که از آرزوهاش به خاطرت بگذره از خدا یه عمر تازه بخواه… یه عمر واسه خوشبخت کردنش خیلی کمه!
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/06 00:46
آن چیزی که تنگ شده، دل است برای تو.. وجهان است، برای من…
-
[ بدون عنوان ]
1392/02/06 00:46
. حرفی نزنی طاقت جنجال ندارم بدجور شکسته ست دلم حال ندارم درهای قفس باز و دلم عاشق پرواز از حس پریدن پرم و بال ندارم