-
[ بدون عنوان ]
1393/10/24 00:26
خــــــבایا راستشـــــو بگـــــو...؟!!! اوטּ روزهـــــایے کـه میگفـــــت خـــــــــــבا شـــــاهــבه בوستــــــت בارم... تـوواقعـــــا شاهــــــב بـوבی...؟!!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:46
در جواب زنی که میگه دلـــم برات تنگ شده... نــباید بگی مــــنم همـــینطور...!! بــــاید بـــــگی کجایی؟ اومــــــدم... . . داریــــد همچـــین کــــسی رو ؟
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:46
ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ ..... ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺳﻪ ﯼ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺖ !!.... ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺜﻞ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﭘﻞ ﻋﺸﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ !!...... ﺍﺯ ﺭﺯ ﻫﻠﻨﺪﯼ ﻫﻢ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ...... ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ .... ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭﻭﺑﺮﺕ ..... ﻣﻌﺸﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﮔﻮﺷﯽ ﺑﻮﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ..
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:40
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:38
خـــوابهـایـم گاهــــــی... زیباتر از زندگـــی ام مـی شـونــد... کـاش گـــاهــی... بـــرای همیشه خـــواب مــی مـانــدم ...!!!♥♥♥
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:37
هرشب... خوشبختیت را دعا میکنم... ولی... فقط خدا میداند... حسادت امانم رابریده..
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:35
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتن محضه کنارم هستی و بازم بهونههامو میگیرم میگم وای چقد سرده میام دستاتو میگیرم یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم از این جا تا دم در هم بری دلشوره میگیرم فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودن باهم محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم می دونم...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:34
آدم ها ... ، باهــــــم ها و بی هـــــم ها ... زوج و فــــرد ... و منـی که انگــــار با پـــلاک تـــنهــــائی ... هیچ راهی به محدوده ی زوج و فرد نـدارم...!
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/20 14:29
ما “”مـــرد”" هستیم! دستــــ انمان از تو زِبرتر و پ هن تر است! صورتمان ته ریشى دارد! گا هی دلگیراز بی وفایی ها ، اما د لمان دریــ ــاست! جـــاىِ گریـــــه کر دن به بالکن میرویم و سیـــــگار دود میــــکنیم! ما با همــــان دستان پهن و زبرتو را نوازش میکنیم! دریایی از گرفتاری هم باشیم ،ولی.. با همان صورت ن اصاف و...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:40
چه انرژی عظیمی میخواهد، کنترل اولین قطره اشک برای نچکیدن!!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:36
وقتی تلفن زنگ میزند یعنی از یاد نرفتهای حتی اگر به اشتباه شمارهات را گرفته باشند ببین دوست من در این دنیا خیلی از آدمها هستند که شمارهشان حتی به اشتباه گرفته نمیشود
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:35
و من همیشه دیر رسیدم شاید!! هر بار با قطار قبلی باید می آمدم.
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:30
دلتنگی یعنی اذان مغرب به افق چشم های کسی......
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:29
... بـه آن سـیـنــه پـهــن مــردانـه اتـــــــ نـیــاز دارم ! بـه دسـتـــــ هــایــت حـتــی . نـمــی دانـی چـه لــذتــی دارد … وقـتــی ” تـ ــ ـو ” از خـیــابــان ردم مـی کـنــی !!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:28
مـبـادا "گـرفـتـه" بـاشـی؛ کــه شـهـری را بـه نـمـاز آیـــات وا مــیــدارم...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:13
بـه چــشــم هـایتــ بگـو ، آنــقــدر بـــرای دلـــم رجــــز نــخــوانـنــد مـــن اهـــل جنـــگــ نــیــسـتـم ، شـــاعـــرم ! خـــیــلی کـه بــخــواهــم گـــرد و خـــاک کــنــم شـعــری مـــی نــویـســم، آنـــوقــت اگــر تــوانـسـتی مــرا در آغـــوش نــگـیـر . . .
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:11
آدمای راستگو خیلی زود عاشق میشن.. خیلی راحت احساساتشونو بروز میدن.. خیلی راحت بهت میگن که دوستت دارن.. خیلی دیر دل میکَنَن.. خیلی دیر تنهات میزارن...اما.. وقتی زخمی بشن ساکت میشینن چیزی نمیگنو میرن دیگه هم بر نمیگردن .
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:06
دست نـــوشته هـــایم را کــه دیدنــداز من پرسیدند: عاشقی...؟ گفتم :نه... خیانت دیده ای؟ نه.. تنهایی؟ نه... نه... نه... پس این عاشقانه ها چیست؟ برای چه می نویسی؟ فقط به آن ها لـــبخند زدم... چه می توانستم بگویــم... من نه عاشقم... نه تنهایم... نه خیانت دیده ام... فقط بعضی وقت ها احساس می کنم خیلـــی شکـــستـــم...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:05
هوای دو نفره داشتن نه ابر می خواهد نه باران کافی ست حواسمان بهم باشد . . .
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:02
.... گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم ! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم ، وسط گریه هایش بگویم : غصه نخور خودم جان! درست می شود ! درست می شود ! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!!
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:01
می دونی چی بیشتر از همه آدم و داغون می کنه؟! اینکه هر کاری در توانت هست براش انجام بدی... آخرش برگرده بگه مگه من ازت خواستم....
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 19:00
یکم بیشتر هوای اینایی که مارو می خندونن داشته باشیم اونا تو تنهایی هاشون بیشتر غصه می خورن
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 18:58
پیرمرد همسایه آلزایمر دارد دیروز زیادی شلوغش کرده بودند او فقط فراموش کرده بود ...از خواب بیدار شود
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 18:58
ناگفته های یک مادر پیر فرزند عزیزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، ... اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 18:57
چه پر جرات و مغرور می شود در برابرت... بی ارزشی که از روی ترحم برای او ارزش قائل می شوی...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 18:55
از زیر سنگ هم شده پیدایم کن... مدت هاست که تنهایی های مرا... دست های جستجو گری لمس نکرده اند...
-
[ بدون عنوان ]
1393/10/19 18:53
این بار نمی خواهم پرواز را به خاطر بسپارم من برای اوج گرفتن فقط هم پرواز خود را می خواهم.
-
ویرانه ای میشوم…
1393/10/01 20:48
ویرانه ای میشوم… هنگامی که نادیده میگیری، نگاه های التماسم را. منبع:نغمه سرا
-
تو چه دانی
1393/10/01 20:43
تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من … چه جنونی … چه نیازی … چه غمی است … یا نگاه تو ،که پر از عصمت راز … بر من افتد چه عذاب و ستمی است … دردم این نیست … ولی … دردم این است که من بی تو دگر … از جهان دورم و بی خویشتنم … تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم … منبع: نغمه سرا
-
[ بدون عنوان ]
1393/07/28 15:51