جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

ســلامتیه اونی که فکر می کنیم تونستیم فراموشـــش کنیم
 ولی وقتی تنهایــیــم  تو ســـــکوت  شب می بینیم چقدر دلــمون هواشو کرده  ......


 خــــنده ام میگیرد از ایـــنکه هنوز به تو فکـــر میکنــــم

" خــــدایا کمــکم کن "  خســـته شده ام


 وقتی مال من نیـــــست پس چرا هــــنوز هم قلـــــبم برایــــــش میتپــد

تـــــلخی الکل را به جون خریدم فقط واســـه ایـــنکه موقع خوردنش بگم :


میزنم به سلامتــی اونی که  "  هیــچوقــت نـــفهمیــد  "  چقدر دوســـــــش دارم  

شده تا حالا اندازه یه دنیا منتظر زنگ یه نفر باشی ... ؟
و یهو گوشیت زنگ بخوره
تو بطرف گوشیت بری با شوق, با لبخند, با امید
اما ...
اما ببینی اون کسی که پشت خطه اونی نیست که منتظرش بودی...
آخ که چقد دلت می خواد اون لحظه گونه هات خیس بشه
چقد تنهایی رو حس می کنی...

به خودت میگی آخه چرا لعنتی  ؟؟؟؟

همـــیشه منــتظر شـنیدن نباش

    گاهــی خوبــــ ببین   

چشــمان کــسـی را که با تمــام وجــودش داد می زند

                  دوســـتت دارم