دلتنگم...
مثل مادر بی سوادی که دلش هوای بچه اش را کرده است
ولی بلد نیست شماره اش را بگیرد...
دلـتنگیهایـم را زیـر دوش حمّــام مےبَـرم،
بُـغـضـم را میـان شُـرشُـر آب داغ مےتـرکـانـم،
تا همـه فـکـر کننـد قرمـزے
چشمـانـم از دم کـردنِ حمّـام است...
همیشه بزرگوارتر از آن باشید که برنجیدو نجیب تر از آن باشید که برنجانید
شاکتی گواین