-
[ بدون عنوان ]
1392/09/25 19:36
چقدر لباس سیاه به او می آید . . . اگر میدانستم زودتر میمردم . . .
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/25 19:36
داشت از تنهاییش می گفت! اما صدای بوق های پشت خطی اش امانش را بریده بود!
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/25 19:36
چرا روشن نمی شود . . .؟! نه شبم . . . نه سیگارم . . . نه تکلیفم . . .!
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/25 02:00
در سونامی ژاپن وقتی گروه نجات، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه، چیز عجیبی دیدند. زن با حالتی عجیب به زمین افتاده، زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا تغییر یافته بود. ناجیان تلاش می کردند جنازه را بیرون بیاورند که گرمای موجودی ظریف را احساس کردند. چند ثانیه بعد، سرپرست...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/25 01:01
زن دانا به مرد الهام می دهد, زن زیبا مرد را مفتون می سازد, ولی زن مهربان مرد را تصاحب می کند.
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 23:10
بهونه ... ﺍﮔــــﻪ یه رابطه رو ﺑﻪ ﻭﻗﺘﺶ ﺗــــــﻤﻮﻡ ﻧﮑﻨﯽ ... ﻫﯽ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺭﻭ جـــیگر ﺑﺬﺍﺭی ... ﻫﻤـــــﺶ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻫﺎ ﻭ ﮐﻢ ﻣﺤﻠﯽ ﻫﺎﯼ ﻃﺮﻓﺖ ﺭﻭ ﺗﺤــــــــﻤﻞ ﮐﻨﯽ ... ﺑﺰﺭﮔﺘــــــــﺮین ﺧــــــﯿﺎﻧﺖ ﺭﻭ ... ﺑﻪ ﺧــــــﻮﺩﺕ ﻭﻋــــﻤﺮﺕ ﮐﺮﺩﯼ ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺟﻮﻭﻥ ﻧﯿﺴﺘﯽ ، ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿـــــﺰﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘــــــــﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺭﻭ ﭼﻨــــﺪ ﺑﺎﺭ ﺗﺬﮐﺮ ﺩﺍﺩﯼ ......
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 23:09
تـرکت کرده ؟ شب ها بـه یادش گـریه می کنی ؟ ناراحت نبـــاش ... یـه روز تو تنها آرزوی زندگیـش میشی ... همون روزی که آرزوی زندگیِ تو ... یه نفرِ دیگه س ... این بدترین انتـــقـــــامـــــه ...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:57
در ســــتایش ِ چشــــم هایـت هیچ نمی توان گفت ؛ خاضـــعانه تنــها بــاید تماشـــا کــرد ، لذت برد ، و عـــــاشق شد
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:47
فشار بده نازنینم . . اینجا خیلی ها سر جدایی تو و من شرط بسته اند . . .
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:41
ازت نمی گذرم ... نه به خاطر خودم به خاطر مادرم که بعد از رفتنت تمام لحظه های بی قراری و دلتنگیم را یواشکی پشت در اتاقم گریه کرد ...!!!
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:39
آכم بعضـﮯ وقتا بایـכ بــﮧ خوכش یه سیلـﮯ بزنــﮧ و بگــﮧ : احمق نمیخواכت انقـכ خوכتو ڪوچیڪ نـڪטּ ...!
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:35
هی غریبـــه... شب عروسی کت و شلوار سیاهش را به او بپوشان... رنگ سیاه به مرد من خیلـــــی می آیـــــد... بند کرواتش را خودت سفت کن... این کار را دوست دارد... وقتی دستانت را میگیرد... خودت را در آغوش او بینداز... با این کار احساس آرامش میکند... زحمت تاج عروس را نکش... سلیقه اش را خوب میدانم،برایت گرفته است......
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:33
اعتراف تلخیست...اما... عشقم و اون غریبه چقدر بهم می ایند
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:25
خدایــــــا به تو سپردمشــــــ اما یــــــه خواهشی ازت دارمــــــ یه روزی یه جایی بغل یه غریبه مستــــــ مستــــــ بدجوری یاد من بندازشــــــ
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:24
زآنــوهایم رآ ب ـہ آغوش ڪشیدم وقتـے برآے آغوش دیگرے زآنو زدے ...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:22
این روزا فقط زندگی می کنم تا آرامش کسیو بهم نزنم
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:15
اعتراف تلخیست...اما... عشقم و اون غریبه چقدر بهم می ایند
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 22:13
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:51
بگذارزمانه ازحسادت بترکد... انگشتان من چه به انگشتانت می آیند!!!
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:49
بُـزرگ تـر ڪـﮧ شُـدم داسـتـانـی خـواهَـم نِـوشـت ڪﮧ ڪلـاغ هـایـش قِـصــﮧ بِـبافَـنـد وَ آدم هـا را بــﮧ هَـم بِـرسـانَـنـد...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:47
یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی ……. . من ” خاص “نبودم ،. . فقط … . . . عشقم بی ریا بود… . و عشق بی ریا کیمیاست …
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:47
خیلی سخته که فکر کنی دوستت داره اما نداشته باشه! خیلی سخته که فکر کنی به یادته اما نباشه! خیلی سخته که فکر کنی همیشه به تو فکر می کنه اما حتی یه لحظه هم بهت فکر نکنه! خیلی سخته که مغرور باشی و اونم مغرور تر از تو! خیلی سخته که همیشه گوینده باشی اما اون چیزی نگه! خیلی سخته که نسبت بهت بی اعتنا باشه! خیلی سخته وقتی بهش...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:46
اِسمِشـو مینـویسـم ، بـا یـه عـلامـت سـوال . . . ولـی تـا میـام send کنـم ، حـرفـش یـادم میـاد . . . " میخـوام تنهــا بـاشـم . . . بدون ت و
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:38
شکـــ نکـــــن ! آیــ●ــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند ! قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم ! برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ ــتـــــ میکنــم کـــه بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے بـــه خودتـــــ...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:31
سخته بخوای بی تفاوت نسبت به کسی باشی که عجیب ترین حس دنیا رو باهاش تجربه کردی
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:30
به مَــن قــول بِده + دَر تَمــامی ســال هــآیی کِه باقــی مانــدِه + تــآ اَبــــــــــَـــد + مُواظِــبِ خــودَت باشــی + دیگــر نیســتم کِه یــاد آوَریَــت کـُـنم
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:23
گفت خدا به همراهت در را بست و رفت... آدم ها چه ساده مسئولیت خودشان را به گردن خدا می اندازند...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:22
من پر از توام اینان به تهی دستیم نگاه میکنند و میگویند هیچ نداری نمیبینند که من ((تو را دارم))
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:21
کاش زیبا نبودی چون گوژپشت نتردام !! اما دلی داشتی همانند او تا من همواره عاشقت می ماندم...
-
[ بدون عنوان ]
1392/09/24 21:21
مرا دوست خواهی داشت ... این را خواجه شیرازی در طالعم دیده است