جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

زن،
بوسه هایش ؛
نوازش هایش ،
به آغوشت پناه آوردن هایش ؛
خندیدن هایش ،
گرمای نگاهش ،
حلقه کردن دستانش توی دستانت ،
هر لحظه با تو بودن هایش ؛
و حتی در آغوشت ، خوابیدن هایش ؛
از سر عشق است …
زن تا عاشق نشود ،
نمیبوسد ، نمیخندد و دستش را به دستانت نمیدهد …
اگر نگاهش را برگرداند از زاویه نگاهت ،
اگر دستانش را دزدید از میان دستانت ؛
اگر خودش را کشید کنار از جلوی چشمانت ؛
اگر فاصله گرفت از قدم هایت ؛
بدان از چیزی نگران است …
بدان از رابطه تان میترسد …
از دوامش ؛
و از عاقبتش …
بدان دلش قرص نیست …
بدان یک فاصله ای بینتان افتاده …
بدان یک حرفی سر دلش سنگینی میکند …
بدان می ترسد …
بگذار آرام شود….
با اعتماد در گوشش زمزمه کن ؛
دوستش داری ….♡♡♡

status asheghane 5

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد