تو همانی که همیشه سر وقت
سرپناهی شده ای بارش هر شدت را
ماه من قطره ی نوری به وجودم بچشان
که دلم مثل شبی اُخت شدست ظلمت را
زنگ عشق است بیا تا من و تو، ما بشویم
حاضری خط بزنیم خانه ی هر غیبت را؟
گرچه در ماه و کواکب فالمان بد یُمن است
می توان بار دگر ساخت ز نو قسمت را
لحظه لحظه گذر زندگیم بی تو مباد
مغتنم کاش شماریم کمی فرصت را