جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

بـسـلامـتـی اون لامـصـبـی کـه از زنـدگیـم رفـت ولـی از دل

لـعنـتـیم نـرفــــت ...

بـه سـلامتـی اشـکام کـه تـو خـلـوت

مـیـریـزه کـه هـر بـی لـیـاقتـی نـبـیـنـتـشـون ...

بـه سـلامـتـی اونـی کـه رویـا بـود ...

آرزو بـود ...

بـغـض شـد ...

درد شـد ...

کـابـوس شـد ...

بـه سـلامـتـی خـودم کـه تـوی پـلـک زدنـام یـــاد آدمـایـی هـسـتم کـه بـد کـردن بـاهـام .. ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد