نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
دست بر شانه ی خاطرات
قدیمی میگذارم !
نگاهی به ساعت ،
و آهی از حسرت
تو نیستی ،
و این تمام درد من است ... سیمین کردجزی