جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

بـابـا لنگ בراز عزیـزم

تمـام בلخوشے בنیای مـטּ بـﮧ این است که

نـבانی و בوستت بـב ارم !

وقتــی میفهمے و میرانے ام چیــزی בروטּ בلـم فـرو میــریزב ...

چیــزی شــبیـﮧ غــرور! بابا لنگ دراز عزیــزم

لطـفا گـاهـی خــوבت را بـﮧ نفهمــیـבن بزטּ

و بگذار בوستت بدارم ...

بعد از تو هیچڪس الفبای روح و خطـوط قلبـم را

نخواهـב خوانـב...نمیــگـذارمـ...نمیخواهــمـ ...!

بابـا لنـگ درازِ مـטּ هــمیـטּ که هســتی בوسـتت בارم ...

حتــی سایــﮧ ات را ڪـﮧ هرگز بـﮧ آטּ טּـمیرسمـ ...!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد