جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

من که تصویری ندارم درنگاه هیچ کس

خوب شدهرگزنبودم تکیه گاه هیچ کس

کاش فنجانی نسازدکوزه گرازخاک من

تانیفتد

در دلم

فال سیاه هیچ کس

بهترین تقدیر

گل چیدن وپژمردن است

سعی کن هرگزنباشی

دل به خواه

هیچکس....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد