نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
این لیــلی ،
گدا نبود ... که شانه ای ، آغوشی ،
از کسی گدائی کند ...
این لیلی ،
شانه ی مجنون ِ خودش را میخواست .
مجنــــون ِ خودش !!!!
