جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

نمی دونم چه جوری دلت آروم می گیره وقتی آرامش  دل منو بهم می زنی!!!

تو چشمام اشک و غم می بینی اما بروی خودت نمی یاری!!

ازت مموم خدا حداقل اگه نمی ذاری دوسم داشته باشه می ذاری  من دوسش داشته باشم

براش دعا کنم و تو هم حسودی نمی کنی عشق کسی دیگه رو ازت می خوام تو سجده هام اونو از تو می خوام

یه سوال درم ازت خدا ؟

وقتی داشتی می آفریدیش تو ی چشماش چی جا گذاشتی که وقتی به آدم  نگاه می کنه دل آدمو می کنه!!!

اما اینو متوجه شدم نگاهشو تیز آفریدی آخه هر وقت بهم نگاه می کنه بند دلم پاره میشه!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد