جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

عاقبت دستم به دامانت رسید

روح من خود را در آغوش تو دید

 

عاقبت صبرم جوابی خوش گرفت

این سر شوریده ام آری به سامانش رسید

 

شادی و رقص طرب شد کار من

مرحبا جانم با جانانش رسید

 

روزگارم خوش شد و مهرش دلم را کرده پر

مهر افزون گشته و صوفی به قارونش رسید

 

                               ساز و سورنا سر دهید  ای مطربان غوغا کنید

                               این دل پوسیده ام آری به دلدارش رسید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد