جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

چشم در چشمانم دوخته ای

 و با نگاهت ناگفته ها را می گویی...

چقدر زیاداست اندوه ناگفته ها...

 آنقدر که هنوز لب نگشوده ای

 اما چشمانم سیلاب غم راه انداخته اند...

 و من شرمگینم در برابر

 چشمان دریایی تو...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد