جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

همه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد.ازخدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد....تاکه 

جان دارم و برسینه نفس می آید.برتو و عشق تو ای یار وفا خواهم کرد....

نبودی بی تو پنهان گریه کردم..تو رادیدم و خندان گریه کردم....بــــرای ایــنکـــــه

اشکــهایم رانبینی..نشستـــم زیرباران گـــــــریــه کــــــردم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد