به در شد سیزده ، من هم به در از یاد تو شاید
حریفت هم دعا کرده تو را سالی نکو آید
عجب دردیست تنهایی ، نشد کس حال ما جویا
فلک خود سبزه ی مارا گره زد در ازل گویا