جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

تمام عمرِ من انگار در خیال گذشت


    دو ساعتی که به اندازه‌ی دو سال گذشت

    تمام عمرِ من انگار در خیال گذشت
    ببند پنجره‌ها را که کوچه ناامن است...
    نسیم آمد و نشنید و بی‌خیال گذشت
    درست روی همین صندلی تو را دیدم
    نگاه خیره‌ی تو... لحظه‌ای که لال گذشت
    چه ساعتی‌ست ببخشید؟... ساده بود اما
    چه‌ها که از دل تو با همین سؤال گذشت...
    گذشت و رفت و به تو فکر می‌کنم  تنها 
    دو ساعتی که به اندازه‌ی دو سال گذشت...

منبع:http://blacklife.blogsky.com/page/47/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد