جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

جلوتر نیا خاکستری می شوی اینجا دلی را سوزانده اند

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

یک روز می بوسـمـت

پنهان کردن هم ندارد

مثل خنده های تو نیست که مخفی شان می کنی

یکی از همین روزهایی که می خندانمت

یکی از همین خنده های تو را ناتمام می کنم ؛ می بوسمت !

و بعد ، تو احتمالاً سرخ می شوی

و من هم که پیش تو همیشه سرخم ...

روزی که باران می بارد ، یک روز که چترمان دو نفره شده 

یک روز که همه جا حسابی خیس است

یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ 

آرام تر از هر چه تصورش را کنی ، آهسته ، می بوسمت ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد